دانلود فیلم درام

دانلود فیلم و سریال درام ایرانی

دانلود فیلم درام

دانلود فیلم و سریال درام ایرانی

جاودانه ، مدیر تارسم سینگ به ارمغان می آورد  هالیوود موفق ترین به نوبه خود اسطوره های یونان باستان در یک فیلم اکشن در تلاش حافظه اخیر است. و این خیلی می گوید وقتی سایر رقبا فیلم هایی مثل Troy یا Fury of the Titans باشند ، اما شایان ذکر است که Immortals در جایی موفق می شود که فیلم های دیگر با بودجه و اسامی بزرگتر شکست خورده باشند.

 

[هشدار: این تجزیه و تحلیل ممکن است حاوی اسپویلرهای احتمالی باشد]

تاریخ
صدها سال قبل از دوره مشترک ، دهقانی به نام اینسوس (هنری کاویل) مخفیانه توسط زئوس (لوک ایوانز) آموزش داده می شود تا یک مبارز بزرگ باشد. اینوس به رهبری قوم خود در نبردی عظیم علیه پادشاه هایپریون (میکی رورک) ، که اساساً در حال جنگ با بشریت است و در جستجوی طاق جادویی اپیروس است تا خدایان را به چالش بکشد و موجی از ویرانی را رها کند.

یک کنفرانس تایتانیک
جاودانگی چیست؟ این سوالی است که ظاهراً فیلم Immortals قصد دارد از نقل قول اولیه فیلم درباره روح جاودانگی یک انسان کاوش کند.

آیا باید یک خدایی باشد که جاودانه باشد؟ یا می تواند برای همیشه در میراثی که پشت سر می گذارد زندگی کند؟ و با توجه به آن میراث ، آیا جاودانگی بدست آمده از میراث فرزندان متفاوت با میراثی از نعمتهای بزرگ است. زنده از طریق قصه های قدیمی؟

یک معدن طلای مفاهیم عمیق و مباحث ممکن فلسفی وجود دارد ، هر دو در بازار فعلی فیلم های اکتان بالا با موفقیت مغزی پایین نادر است. از این جنبه ، جاودانگی ، ممکن است مانند "کمی احمقانه" به نظر برسد. اجتناب از سؤالات جالب برای نخود زمین خانوادگی. که شرم آور است از همه چیز درباره این فیلم این پتانسیل را داشت که چیزی جدید و منحصر به فرد باشد.

برای شروع ، این یک چشم انداز بی نظیر از اسطوره یونان باستان از Theus است. پاکسازان اساطیر یونان باید هشدار داده شوند ، این به هیچ وجه برای افسانه ها صحیح نیست مگر به یک نام. این تئوس جوانی قوی اما تردید است که قصه های قدیمی خدایان و عناوین را مسخره می کند. زندگی مسالمت آمیز او در شهر کوچکش در حاشیه یک صخره یک روز با ورود شاه هیپریون و لشکرش شکسته می شود.

شاه به دنبال طاق افسانه ای اپیروس است و امید دارد تایتان ها را به عنوان انتقام از خدایان آزاد کند. اینوس به عنوان یک اسیر ، با دزد استاوروس (استفان دورف) و اوراکل زیبا Phaedra (فریدا پینتو) ملاقات می کند ، که او را به حقیقت پشت افسانه های قدیمی متقاعد می کند. پس از فرار جسورانه ، اینسوس و یارانش مأموریتی برای جلوگیری از هایپریون پیش از ایجاد سقوط انسان و خدایان آغاز می کنند.

جاودانگی به شکلی که چشم انداز جدیدی به اسطوره هایی که همه می شناسیم ارائه می دهد. به عنوان مثال ، خدایان یونانی صرفاً افرادی هستند که می توانند برای همیشه زندگی کنند و از قدرت های ویژه ای برخوردار باشند. "جاودان با قدرت" اگر می خواهید. آنها به معنای همه چیز "خدایان" نیستند. و یک مورد که من دوست داشتم در بینایی بود که با استفاده از آنها ، آنها را به جای اینکه آنها را به عنوان موجودات قدیمی با لباس های سلطنتی یا مسابقه ای از رزمندگان با زره های دقیق بسازم ، این خدایان به تصویر کشیده شده مانند چابک ، زیبا و جوان ، دقیقاً بین 20 سال است. و 30 سال و کمیاب با لباسهای کوچک طلایی پوشیده شده است. به همین ترتیب ، کوه المپوس آسمان در کوه اسطوره ای نیست که احاطه شده از ابرها باشد ، فقط یک کاخ در یک صخره بسیار بلند مشرف به دریا است.

در خود کاراکترها امکان سوالات بیشتری وجود دارد. ما می بینیم که مفهوم "خدایان" با همان بازی ، با مفهوم جاودانگی بازی می کند. اگر این مسیح مانند خدایان بخاطر اقدامات فوق بشری که انجام داده است به خاطر می آید ، آیا او را به خدا تبدیل می کند؟ شما فدرا دارید ، اوراکل که آینده را می بیند. آیا کسی که می داند خواست سرنوشت است ، سرنوشت را تغییر می دهد؟ .

اما ، متأسفانه ، این سؤالات فلسفی یا سایر موارد صرفاً به آن اشاره نمی شود ، مانند نقل های سقراط که فیلم را در اختیار دارد بازی می شود. از همه اینها یک بلاکر عمل فانتزی است. پس با مغز و خون بروید. اگرچه شخصیت ها کاملاً یک بعدی هستند ، اما عملکرد عالی است و داستان پس از اولین عمل کمی آهسته تر باز می شود.

این فیلم از نظر تولید بسیار زیباست. بر خلاف فیلم قبلی افسانه های یونانی ، تولید کنندگان ، 300 ، بیشتر مجموعه های فیزیکی در اینجا با تصاویر CGI و پس زمینه کاملاً مخلوط شده استفاده می شوند. به نظر می رسد عمدی که روشی که زمینه های بدنی و پیش زمینه های CGI با هم ترکیب می شوند ، چگونگی ادغام یک مجموعه استودیویی صدا را با زمینه ای از رنگ مات در فیلم های اسطوره یونان باستان تقلید می کند. در حقیقت ، ریتم داستان ، طرح های شنی اما پیچیده و نحوه نگارش گفتگو به نظر می رسد ادای احترام به حماسه های خارق العاده قدیمی قدیمی مانند " جیسون و آرگونوت ها " است.

بار دیگر ، Immortals به جای اینکه واقعاً منحصر به فرد باشد ، می تواند تازه به نظر برسد ، اما احساس همان چیزی است که ما به آن عادت کرده ایم. قطعاً از "Fury of Titans" سال 2010 بسیار ظریف است ، اما فاقد انرژی و سبک "300" است. شاید با مدت زمان طولانی تری به نفس نفس بکشید ، این کاراکترها کمی بیشتر رشد کردند و فیلم دارای مقیاس بیشتری بود.

آنچه که می توانست بی نظیر ترین فیلم اساطیر یونان باشد ، به یک فیلم جالب دیگر برای تماشای فیلم باز می گردد.

[این یک فکر شخصی صرف است که می خواهم درباره پیش زمینه ای که در فلسفه فیلم می بینم ، به اشتراک بگذارم ، بنابراین اگر به این نوع چیز علاقه ای ندارید می توانید در مرحله بعدی خواندن خود را ادامه دهید]

با تجزیه و تحلیل فیلم و فهم آن ، عمق پنهان را درک می کند و فکر می کنم فیلم مزایای خود را دارد.

اصولاً تایتان ها در این فیلم استعاره ای برای مؤلفه روانشناسی انسان است که غالباً "شناسه" نامیده می شود. آنها پانتئون خدایان هستند که پیش از اولیموس بودند و انگیزه های بی پایه ای از قبیل میل جنسی کنترل نشده و نفرت را نشان می دهند.

ما در اساطیر واقعی می دانیم که کرونوس ، (مهمترین تایتان) ، فرزندان خود را با پارانویا بلعیده است ، همانطور که در نقاشی معروف "کیوان که فرزند خود را بلعیده" اثر گویا است. این گروهی از خدایان باستانی است که نمی توانند خود را کنترل کنند ، و فکر می کنند ارضای نیازهای فوری آنها به هزینه دیگران همان چیزی است که در زندگی وجود دارد.

پیامد این است که درست همانطور که المپیکی ها این نیروهای باستانی تایتان ها را در زیر زمین زنجیر می کنند ، انسان ها نیز موجوداتی عقلانی هستند که می توانند بر انگیختگی ناخودآگاه خود را کنترل کنند ، (با استفاده از قضاوت عقلانی برای غلبه بر بدترین پتانسیل خود ، که تبدیل به احمق ها می شوند). هذیان کاملاً تحت تأثیر احساسات فریبنده ، طبیعت درونی او از تایتان). ما نه تنها از خشونت ، محرک جنسی نامحدود و تعصب به عنوان یک گونه اداره می شویم ، به دلیل ظرفیت ما برای انتخاب منطقی و صداقت.

بعضی ها دوست دارند هر بار که می شنوند چیزهای وحشیانه در اخبار ، خشونت و رقابت وحشیانه فقط "ماهیت انسانی" است. در مقابل ، ما موجودات عقلانی هستیم ، کاملاً قادر به اعمال قضاوت و محدودیت عقلانی هستیم. ویژگی بارز تمدن ، توانایی کاهش جرایم هویتی از جمله تعصبات مذهبی و پاکسازی قومی است که از ترس (دشمن تمدن) و تمایل حیوانات ما برای ریشه کن کردن آنهایی که از راه آنها می ترسیم ، تمایل دارد. دردناک تر و ترسناک تر از آنچه بتوانیم ابداع کنیم.

این دلالت توسط چندین صحنه فیلم پشتیبانی می شود. به عنوان مثال خدایان المپوس در مورد چگونگی هدف یونانیان (هلین) برای ایجاد یک تمدن و عقلانیت هرچند نقص ، صحبت می کنند. آنها به وضوح از بزرگترین تصویر فانیان ما آگاه هستند.

هایپریون یک نیروی ارتجاعی است و تهدید می کند که کشور خود را به گذشته بازگرداند. او تهدیدی برای این آینده متمدن است ، یک دیکتاتور قادر قادر به شناسایی وی. این نقطه ای است که یونان به سمت تمدن یا قبیله گرایی متمایل می شود. اقدامات او در این فیلم نشان می دهد که شخصیت وی مانند شخصیت تایتان است. او می خواهد جهان را با تصاویری از خودش جمع کند ، شما نمی توانید تصوری کاملاً واضح تر از وجود خالی او از این موضوع بدست آورید.

این با اینوس مخالف است که مظهر تمدن منطقی آینده است. بر خلاف ارتش Hyperion ، که پنهان شده در پشت ماسک های شدید ، شفا می یابد و بدنام می شود ، به جای شجاعت واقعی ، یونانیان تشویق می شوند برای دیگران بجنگند و کنترل دقیق ترس خود را به کار گیرند تا علیرغم نگرانی بشر برای زندگی خود این تفاوت بین یک سرباز حرفه ای است که با ترس خود در اعتدال روبرو می شود و هواداری مانند وایکینگ برسرکر یا یک صلیبی مذهبی که سعی می کند ترس از مرگ خود را با فروغی متعصبانه و خود فریبکاری از بین ببرد و هنگام تلاش برای ترساندن دشمن خود با اعمال وحشیانه .

البته ، در فرهنگ مصرف ما ، غالباً طرفدارانی است که امروزه تجلیل می کنند (وایکینگ های برزرکر عالی هستند) ، میانگین زنان و مردان ترسو که با همبستگی عمل می کنند و با وجود بهترین قضاوت خود ، یک عمل خطرناک انجام می دهند آنها بسیار هستند طعنه آمیز است که فیلمی خشن که در آن بربری ها لباس های زیادی به دست می آورند ، فیلمی است که این پیام را ارائه می دهد ، اما خود یونانیان هرگز از استفاده از چنین مضامین در داستان های خود امتناع ورزند. در پایان روز ، تایتان موجود در ما خطرناک است زیرا جذاب است.

یکی از آن داستان ها می گوید که چگونه انسان ها آفریده شده اند ، از خاکستر تایتان ها و از گوشت خدایان. این دلیلی است که هرکدام از ما توانایی "تایتانیک یا الهی بودن" ، پیروی از هویت یا منطق خود را داریم.

در صورت شک و تردید در مورد این تفسیر روانشناختی فیلم ، این نکته را بخاطر بسپار که این مردی است که "سلول" را ساخت ، Tarsem Singh.

[پایان زمینه فلسفی]

انتظار نداشته باشید که چیزی را تبلیغ نمی کند
جاودانگی 300 نیست . درست است ، برخی از تولید کنندگان را به اشتراک می گذارد و حماسی از شمشیر و صندل پر از تنوع جلوه های تصویری است ، اما این بدان معنی نیست که باید کاملاً یکسان باشد.

جاودانه ها ، به ویژه نسخه سه بعدی ، یک ماجراجویی بلند پروازانه از سینمای حماسی و جلوه های بصری است.

کارگردان Tarsem Singh (The Cell) با استفاده از خطوط روشن ، بوم پیچیده ای را ترسیم کرده است که دنیای زئوس و دیگر خدایان یونان را در هم می آمیزد ، که این لباس شسته و رفته ، روشن و سفید و تمیز با دنیای گرمی و ویران شده توسط جنگ آدم کش ها است. . از مرگ بیش از حد واقع گرایانه با شمشیر به جهان های مرمر بکر آسمان که در بالا قرار دارد ، با شکوه است.

اگر 300 نفر را دوست داشتید ، Immortals آن را دوست خواهید داشت ، اما آنچه گفته شد ، به دنبال کپی نباشید ، این فیلم دارای صلیبی ، شخصیت های جالب ، جلوه های تصویری باورنکردنی ، رقص های دیدنی و جذاب و جهت گیری چشمگیر و عکاسی است که لمس خاص خود را به همراه دارد. جنسیت

ALEGATE نهایی
جاودانگی چیزهای مختلفی دارد که آن را به عنوان یک فیلم بالا می برد. این بازیگران با نمایش های خوب ، فضای خوب ، ملودی همراه با هر صحنه ، اعم از سبک یا حماسی و برخی از جلوه های ویژه شگفت انگیز ، و همچنین اشاره دارد که دارای یک 3D بسیار خوب اجرا شده است ، که برای کسانی که دوست دارند از آن لذت ببرند شما عاشق این فیلم ها با عینک های سه بعدی خود خواهید بود. من می توانستم به شخصیت های او و پیشینه فلسفی که او نشان می دهد ، عمیق تر پرداخته ام ، اما مطمئناً فیلمی است که دوستداران این ژانر بیش از آنچه توصیه می شود.

اگر وارد این فیلم شوید و منتظر اقتباس مستقیم از افسانه اینسوس باشید ، و بعد از آنکه انتظار دارید تنظیم نکنید ، وقتی متوجه شدید که این چیزی نبود که کارگردان سعی کرده باشد ، بدیهی است که ناامید خواهید شد. اما اگر موفق شوید این را امتحان کنید و آنها را با چشمان جدید مشاهده می کنید با دیدن همه چیزهایی که می تواند شما را به همراه آورد ، مطمئناً از آن لذت خواهید برد.

نتیجه گیری
جاودانگی چندین چیز دارد که آن را بالا می برد. این بازیگران جامد ، جو خوب ، ملودی همراه و جلوه های ویژه شگفت انگیز دارد. من می توانستم به شخصیت های او و عاشقانه های عمیق او بنشینم ، اما مطمئناً این فیلم لذت بخش تر است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۸ ، ۰۰:۲۸
fiter good

پلتفرم Netflix شرط بندی روی انیمه ها را متوقف نمی کند ، چیزی که ما از آن استقبال می کنیم ، این بار فیلم Flowers of Youth را به ما می آورد ، فیلمی نسبتاً کوتاه ، تنها با یک ساعت و ربع و فقط به سه داستان کاملاً متفاوت تقسیم می شود ، در که لحظاتی از زندگی شخصیتهای او را برای ما بازگو می کند.

این فیلم به کارگردانی Xiaoxing Yi ،  Yoshitaka Takeuchi و Haoling Li ساخته شده توسط اتحادیه استودیوی ژاپنی CoMix Wave Films است که به مدت 5 سانتیمتر در ثانیه شناخته شده است و اکنون مهمترین اثر با نام شما و از طرف دیگر لیگ انیمیشن Haoliners منشأ چینی است و توسط Yaoguai Mingdan و Enmusubi no Youko-chan شناخته شده است ، که می توان آن را به عنوان ادغام ژاپنی و چینی گفت.

پخش کننده ویدیو
خطای رسانه: قالب (ها) پشتیبانی نشده یا منبع (ها) یافت نشددریافت فایل: https://occ-0-360-358.1.nflxso.net/so/soa1/941/238903941.mp4؟_=1

00:00
00:00


سه داستان در سه شهر
این سه داستانی که به ما گفته می شود منشاء آنها در سه شهر مختلف چین است که هر کدام شخصیت های خود را دارند و کاملاً مستقل از یکدیگر هستند ، ممکن است شما را بیشتر از دیگری جابجا کند و شما را با یکی از داستان ها و شخصیت های آن حس کنید. اگرچه همه ی آنها چیز مشترکی دارند که می توان در کلمات زیر ساده کرد ، " خوشبختی زمان گذشته ".

سه داستانی که به ما می گوید Rice Noodles ، رژه کوچک ما و عشق در شانگهای است . اگرچه شخصاً حداقل به نظر من بهترین چیز آخر است ، عشق در شانگهای ، از آنجا که من آن را به عنوان مفصل ترین و بهتر روایت شده نسبت به نمونه های قبلی احساس می کنم ، به عنوان دومین ، رژه کوچک من ، یکی از من که حداقل دوست داشتم ، شاید به خاطر این باشد که من چیزی را که با او به ما می گوید احساس نمی کنم ، اما مطمئناً این نظر خودش است و شاید بیشتر از یکی از تماشاگرانش کسی باشد که او بهترین را دوست دارد.

من نمی خواهم در مورد هر یک از آنها به طور جداگانه تقسیم و صحبت کنم ، داشتن داستان کوتاه هر نظر کوچک درباره شخصیت های آنها یا خلاصه داستان ساده می تواند یک اسپویلر عالی باشد ، بنابراین من فقط چیزی از چند کلمه را خواهم گفت که می تواند تا حد ممکن کاهش یابد هر یک از داستان ها را امتحان کنید.

رشته فرنگی برنج را می توان در از دست دادن آنچه دوست داریم و بیشتر دوست داریم ساده شود ، دومین مورد ، رژه کوچک من به طور خلاصه ترس از پیری خواهد بود ، سرانجام ، عشق در شانگهای با یک عشق گمشده ساده می شود .

گوش دادن به یک قلعه بعد از تابستان
وقتی صحبت از انیمیشن می شود ، باید بر روی مناظر ، جو و شخصیت های آن تأکید کرد ، همه چیز بسیار کوچک است ، تا کوچکترین جزئیات ، با عباراتی در شخصیت های آن که یادآور استودیو غیبلی است ، بسیار دقیق است . درمان نور و سایه از هم متمایز است ، اثری باشکوه و ارزشمند از آنچه هست ، فیلمی که با احتیاط فراوان ساخته شده است ، در هر صفحه نمایش و به نظر می رسد.

با توجه به صدا ، با صدای بسیار مناسب به اسپانیایی لقب می گیریم. این فیلم دارای مضامین بسیار ملانولی است از آنجا که فیلم به آن نیاز دارد ، بخش صدا بسیار عالی است ، هنگامی که به نظر می رسد کاملاً با انیمیشن ادغام می شود که صحنه های زیبایی ایجاد می کند.

می خواهم یک فرد آفتاب باشم
من می خواهم یک آفتابگردان باشم ، همیشه به نور نگاه کنم ، اینها کلماتی هستند که یکی از شخصیت های داستان آخر یعنی عشق در شانگهای می گوید و دارای معنای فوق العاده ای است ، زیرا آنها همیشه به نور نگاه می کنند ، مثل گفتن این حرفها توسط هرچند وقت بدی داریم همیشه راهی برای خروج وجود دارد.

این فیلم بسیار غم انگیز و عاطفی است ، زیرا در این سه داستان احساسات همان چیزی است که همه چیز را احاطه کرده است ، بنابراین اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که در زندگی شما سختی را پشت سر می گذارد ممکن است دیدن آن در حال حاضر خیلی توصیه نشود ، اما این یک فیلم توصیه شده است ، ضروری نیست ، اما ارزش دیدن حداقل یکبار دارد.

تنها چیزی که این تولید را خراب می کند ، در مدت زمان طولانی است ، وقتی که سه داستان را می گویید ، به شما فرصت نمی دهد تا آنها را به خوبی توسعه دهید و این باعث می شود هدر رود ، زیرا همه آنها می توانند عمق بیشتری داشته باشند و این عوارض آن را می گیرد.

نتیجه گیری
Flavors of Youth فیلمی بسیار مالیخولیایی و عاطفی است که با دقت فراوان ساخته می شود ، با یک انیمیشن و مضمون بسیار خوب انتخاب شده ، فراموش نکردن دوبله آن در کاستیلیان. به عنوان نام شما به یاد ماندنی نخواهد بود ، از آنجا که سه داستان هستند ، بسیار توسعه یافته نیستند ، اما بسیار توصیه می شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۸ ، ۰۰:۲۷
fiter good

خالقان طنز می توانند از «مرد فولاد» ، نویسنده « دیوید اس گویر» و دید افراطی بازنشسته کارگردان زاک اسنایدر درباره تاریخ سوپرمن (با کمک بسیار خوب کریستوفر نولان ) ناراحت شوند . در پانتئون ابرقهرمانان ، سوپرمن شناخته شده ترین و ستایشگرترین شخصیت در همه زمان ها است و این فیلم تا نام او زندگی می کند.

 

[هشدار: این تجزیه و تحلیل ممکن است حاوی اسپویلرهای احتمالی باشد]

SYNOPSIS
سالها پیش در حالی که من هنوز کودک از کریپتون ، سیاره ای بیگانه بسیار پیشرفته هستم ، به زمین ارسال شد. کلارک کنت / کال ال ال اکنون جوانی که احساس قدرت بیش از حد از قدرت های غیرقابل تصور می شود ، مجبور است با این سؤال بزرگ کنار بیاید ، چرا من اینجا هستم؟

در ارزش والدین فرزندخوانده خود مارتا و جاناتان کنت آموزش دیده ، بزودی متوجه می شود که داشتن مهارت های فوق العاده به معنای تصمیم گیری دشوار است. اما هنگامی که جهان به بیشترین نیاز به ثبات است ، دچار حمله می شود. آیا از مهارت های خود برای حفظ صلح استفاده خواهید کرد؟ کلارک باید به قهرمانی تبدیل شود که همه به آن احتیاج دارند ، نه تنها به عنوان آخرین پرتوی امید به جهان می درخشد ، بلکه برای محافظت از کسانی که او دوست دارد نیز هست.

سوپرمن جدید برای نسل جدید
این طرح به روشی بسیار سنتی آغاز می شود ، زیرا بار دیگر داستان مبدا کودک پیچیده شده در ورق ها نشان داده می شود که بعداً به دلیل داشتن سریعتر از گلوله و تبدیل شدن به ساختمانهای بزرگ در یک پرش به ابرقهرمانی معروف تبدیل می شود. .

ما دوباره می بینیم که چگونه با سیاره کریپتون خود را به قطعه قطعه شدن ، پدر و مادر کودک ( راسل کرو و آئلت زور ) آنها را با کشتی در نظر گرفته شده برای فرود در سیاره ای به نام زمین ، به فضای بیرونی پرتاب می کنند. زوج دوست داشتنی کانزاس ، جاناتان و مارتا کنت ( کوین کاستنر و دایان لین ) که او را به عنوان خودشان پرورش می دهند.

ببینید چگونه این کودک با نام مستعار کلارک کنت ( هنری کاویل ) رشد خواهد کرد تا به مردی با قدرتهای فوق العاده تبدیل شود که در ابتدا نمی فهمند اما سرانجام می پذیرند و از آن استفاده می کنند تا همیشه برای نجات معصوم و شر شر شکست.

اما بعد از مدتی دنبال کردن مسیر متعارف و درست وقتی که برای پخش مجدد نسخه معروف فیلم در سال 1978 با همان ماده آماده می شوید ، مرد مرده به طور ناگهانی وارد یک منطقه کاملاً ناشناخته می شود.

در وهله اول ، این کلارک کنت موجودی بسیار روبه روانی است از آنچه که ما عادت کرده ایم در نمایش های سوپرمن بیابیم ، که تاکنون یکی از آداب و روان ترین ، کم خربزه ترین و بهترین چهره های کانون ابرقهرمانی بوده اند. .

این کلارک واقعاً برای جایگاه خود در جهان می جنگد و نمی داند که چرا او با همه فرزندان دیگر "متفاوت" است و چرا پدر و مادرش به او می گویند که به دیگران اجازه ندهد در مورد شاهکارهای شگفت انگیز قدرت و درک بالا که او قادر است. حتی رادیکال تر ، Lois Lane ( امی آدامز ) در این نسخه ، در حالی که هنوز هم خبرنگار Daily Planet است ، از ابتدا با کلارک است و در واقع ، او را دنبال می کند تا دریابد چه چیزی باعث می شود او را از جایی به جای دیگر حرکت دهد. دیگر هیچ هویت مضاعف و لباس های خجالتی برای این زوج وجود ندارد (اگر کسی بتواند یک جفت عینک با یک قاب سیاه و یک کلاه نمدی را یک لباس صدا کند).

Man of Steel از بسیاری جهات کمتر مانند یک فیلم ابرقهرمانی بازی می کند و بیشتر شبیه به یک تریلر تهاجم بیگانه است ، زیرا کلارک مجبور می شود وقتی یکی از بازماندگان کریپتون ، شرور ، هویت و قدرت های ویژه خود را به جهانیان نشان دهد. ژنرال زود ( مایکل شانون ) با هدف این که خودش را بسازد با تمام اسلحه ها روی زمین می آید.

در ابتدا ، به نظر می رسد هنری کاویل به عنوان مرد فولادی سفت است (از پوزش ببخشید) ، اما ، همانطور که از این نام مستعار پیداست ، این ممکن است واقعاً چیز بدی نباشد ، زیرا این امر حاکی از جدی بودن و خوبی های ذاتی شخصیت راهی که عملکرد احساسی تر احتمالاً چنین نخواهد بود.

این را هم باید اضافه کنم که در میان جدیدترین موفقیتها ، مرد فولاد به راحتی بدون استثنا ، دارای تماشای جلوه های ویژه و جالب ترین صحنه های اکشن است. با این حال ، اسنایدر به وضوح دیدگاههای خود را فراتر از یک تخیل کمدی قرار داده است.

صحنه های گذشته نگر ، یادآور کودکی کلارک که در مزرعه اتفاق افتاده است ، هوای تقریبا چشمگیرانه ای از ترنس مالیک دارند ، زیرا آنها غنای شاعرانه طبیعت را بیرون می کشند. این کیفیت اسطوره ای روایت را بهبود می بخشد و cursilería را که مرتباً بخشی از ژانر را تشکیل می دهد خنثی می کند.

برای کسانی که شکایت می کنند این داستان سوپرمن نیست که با آنها ملاقات کرده و بزرگ شده اند ، من با این سؤال پاسخ می دهم که اگر قصد دارند همین کار را انجام دهند ، دوست دارند فیلمی که قبلاً خیلی آشنا است را بازسازی کنید؟

این تنها فیلم در مدت زمان طولانی است که واقعاً توانسته من را غافلگیر کند و معتقدم در یک صنعت سرگرمی که در آن تقلید ایمن و خسته کننده صادقانه ترین شکل چاپلوسی است و اغلب بی خطرترین مسیر موفقیت در بوکس آفیس است. من هنرمندانی را می ترسم که نمی ترسند کمی مسائل را تکان دهند ، حتی اگر این کار در نهایت باعث آزار برخی افراد شود. بنابراین به عقب بنشینید و از این نسخه جدید یک داستان مشهور لذت ببرید ، فقط از قبل بدانید که این سوپرمن پدر شما نیست ، اما بله سوپرمن که منتظر آن بودیم.

شایان ذکر است ، و شاید این چیزی است که بیشترین نگرانی را به وجود می آورد ، این است که چگونه این داستان را بر روی صفحه بزرگ حل کنیم ، وقتی همه ما داستان سوپرمن را می شناسیم (به جز موارد بسیار کوچک یا کسانی که در یک غار زندگی کرده اند) ، فیلمی از این مرد تهیه می کنند. فولاد بسیار دشوار است و حتی آن را با سینما تطبیق می دهد ، و حتی بیشتر منشا آن را با سینما تطبیق می دهد ، تا آنجا که من به آنچه آنها رسیده اند شایسته ستایش است.

او یک داستان مناسب ، یک به روزرسانی خوب برای قهرمان و یک شرور عالی دارد و کاملاً سرگرم و خودآگاه بود که در مورد آنچه آنها توسعه داده بودند فکر می کرد. The Man of Steel  آخرین فیلم طولانی از فیلم های سوپرمن است که بیش از سی سال به طول می انجامد ، بنابراین امیدهای زیادی و انتظارات زیادی برای بسیاری از افراد در آن وجود داشت.

زاک اسنایدر (300 ، واتچمن) و فیلمنامه نویس دیوید گویر (BLADE ، BATMAN نولان) تصویری جدید از کریپتونیای افسانه ای را به ما معرفی کرده اند که به نظر می رسد با بدترین حساسیت های امروز مطابقت دارد.

با راه اندازی مجدد سری از این فیلم ، فیلم Jor-El با ترس از بدترین شروع می شود ، پسرش کال-ال را از سیاره محکوم کریپتون پرتاب می کند و همزمان همزمان با کودتای ژنرال زود پایان می یابد.

Zod اسیر و به Ghost Zone فرستاده می شود ، کریپتون منفجر می شود و کال-ال به زمین می رسد. سی و سه سال با پیشرفت ، کال-ال (اکنون کلارک کنت) در جستجوی وجودی بی پایان خود ، جهان را از یک شغل به شغل دیگر سفر می کند. درست وقتی او حقیقت را در پشت میراث خود کشف کرد ، ژنرال Zod ، اکنون عاری از منطقه فانتوم ، با همراهان شیطانی کریپتون و آرزوی انتقام جوی خود به زمین می رسد.

همانطور که قبلاً گفتم ، این سوپرمن تجسمات فیلم قبلی نیست. این سوپرمن با امید به بازآفرینی یک سوپرمن واقعی و معتبرتر مانند بتمن کریستوفر نولان ، تاریک و متفکر است.

کلارک کنت دیگر یک احمق دست و پا چلفتی نیست ، او یک مجسمه خاردار مردی است که از سر کار و کار در تعمق ساکت سرگردان است و به افراد نیازمند قبل از ناپدید شدن دوباره کمک می کند.

او دارای یک جذابیت آرام ، احساس قدرتمندی در احترام شخصی و تمایل به بهترین مردی است که می توانست پدر فرزندخوانده اش ، جاناتان کنت (کوین کاستنر ، هدیه ای زیبا) در او القا کند. تحول عظیم تونی در مقایسه با تمام فیلم های قبلی که سوپرمن با چشمک و لبخند نماد حقیقت ، عدالت و "راه آمریکایی" بود.

همین مسئله را می توان در مورد جدید Lois Lane (امی آدامز) نیز گفت. من نمی توانم بیشتر از نمایندگی مارگوت کیدر باشم . Lois جدید به سختی میخ های بدون انرژی مانیک سخت است. این بخشی از دوره برای The Man of Steel است . او این شوخ طبعی را که با این فیلم ها پیش بینی می کنیم ندارد ، اما خودش را جدی می گیرد.

خوب است ، اگر در ابتدا کمی جنجالی باشد. جالب است که شاهد جدی گرفتن از اسطوره های سوپرمن هستیم. در فیلم های اصلی ، جهان به سادگی حضور سوپرمن را بدون پاسخ زیاد می پذیرد. ابرقهرمان بیگانه که می تواند پرواز کند و از رویاهای فوق العاده انسانی باورنکردنی اجرا کند؟ در فیلم جدید ، سعی کنید اساس واقعی تری به آن بدهید. وقتی شواهد بیگانگان فوق العاده قدرتمند اعلام می شود ، دولت دیوانه می شود و بزرگترین اسلحه ای را که می تواند به دست بیاورد. اولین حضور سوپرمن قبل از جهان نشان می دهد که او می تواند به او اعتماد کنید و ژنرال zod به او فرصتی برای انجام این کار می دهد.

Zod (مایکل شانون) بهترین قسمت این فیلم است. او یک نوع شدید است و حتی بهتر ، او سه بعدی است. ZOD در SUPERMAN II چیزی غیر از چهره تهدیدآمیز با قدرتهای فوق العاده نبود. او می خواست به دلیلی جز ذات شیطانی خود بر زمین مسلط نشود.

در "مرد فولاد" ، او سرنوشت خود را برآورده می کند. کریپتونین در این فیلم نوعی کنترل جمعیت را به دست آورده بودند که در آن کودکان از نظر ژنتیکی ایجاد شده و بزرگ شده اند تا بتوانند در جامعه خود نقش ایفا کنند (که معلوم شد یکی از بزرگترین شکایات Jor-El است ، زیرا این امر رایگان را از بین می برد. نمایندگی)

وقتی زود به زمین می آید ، البته انتقام انتقام خود را در ذهن دارد ، اما او همچنان به عنوان یک جنگجو و محافظ جامعه کریپتون ، در مسیر مقدر خود نیز ادامه می دهد. وی در نظر دارد تا زمین را با تصویر کریتون از نو بسازد و از عنصری به نام "codex" استفاده کند تا شروع به بازپرداخت سیاره با مردم خود کند. همانطور که اتفاق می افتد ، جور ال با کد Kal-El را به زمین فرستاد ، بنابراین دلایل بیشتری را برای Zod فراهم می کند تا ناامیدی های خود را در رابطه با خانه El را از بین ببرد.

او مردی با هدف است و واقعاً معتقد است که از بین بردن زندگی انسان در کره زمین بهترین کار برای مردم اوست. او اکنون یک شخصیت مورد علاقه است.

کل بازیگران با شکوه:

هنری کاویل سوپرمن است که ما منتظر آن بودیم ، اصیل به هسته و مظهر تعریف سوپرمن است. او مانند دستکش ، کاغذ را متناسب می کند.

راسل کرو در نقش جور ال ال نقش افسانه ای بازی می کند. هاله شکوه خود را تحمیل می کند. پس از همه ، او راسل کرو است.

به نظر من کوین کاستنر نقشی بسیار کوچک دارد اما همه چیز صادقانه بود. کوین کاستنر و دایان لین با برخی از محبوب جاناتان و مارتا کنت بازی می کنند. رابطه بین کلارک کنت ، نوجوان و جاناتان کنت عالی و بسیار احساسی بود. تبریک به کلارک کنت نوجوان.

امی آدامز با تعجب من یک Lois Lane عالی است. من عاشق این بودم که او چگونه یک روزنامه نگار و گزارشگر واقعی بود. او واقعاً در تمام آزمایشات خود فرو رفت و مکان یابی کلارک را ردیابی کرد.

Antje Traue در نقش Faora-Ul نقش یک شرور مبتکر را بازی می کند. او دارای توالی های نسبتاً منظم از عمل است.

ترکیب هانس زیمر جذاب است ، می توانید تلاش و فداکاری روشنی را انجام دهید که به این سوپرمن داده شده تا هویت خودش را بگیرد. اگرچه من از آهنگ اصلی جان ویلیامز صرفاً به دلیل دلتنگی خالص ، اما زیمر مرا با ملودی خود گرفتار کرد.

در مورد Zack Snyder؛ CGI شگفت انگیز است و فقط خارج از این جهان است ، رویای همه طرفداران کمیک دی سی تحقق می یابد. من عاشق لحن زمینی و واقع بینانه فیلم و نمایش عالی سوپرمن بودم. بازیگری ، بازیگری ، صحنه های اکشن و CGI کاملاً عالی.

به نظر می رسد که با The Man of Steel شکایات زیادی وجود دارد ،  اولین مورد یک اسپویلر در انتهای فیلم است که من در اینجا به جزئیات آن نمی پردازم ، اما می توانید شکایات زیادی درباره این پراکنده در کل جامعه پیدا کنید. تنها چیزی که می خواهم بگویم این است که من از تصمیم فیلم حمایت می کنم ، فکر می کنم خوب انجام شد و می دانم قصد شما در انجام این کار چیست. من با آن خوبم

[هشدار: اسپویلر احتمالی]

شکایتی که من به آن اشاره می کنم و اینکه بیشترین بازی در این فیلم است ، تصمیمی است که سوپرمن در انتهای فیلم Zod را به قتل می رساند ، این اهمیت در رشد سوپرمن به عنوان چنین و پیشرفت او به عنوان یک ابرقهرمان دارد. در اینجا می بینیم که چگونه سوپرمن مجبور به کشتن Zod است ، زیرا امنیت خانواده ای را که می خواهد با دید حرارتی خود محاصره شود ، تهدید می کند ، بدون اینکه بتواند جلوی او را بگیرد ، تصمیم می گیرد با وجود عدم تمایل به انجام این کار ، زندگی خود را تمام کند ، این امر باعث می شود سوپرمن از عملی که به تازگی مرتکب ناامیدی شده ، فریاد می زند ، ما می بینیم که او واقعاً به خاطر آن رنج می برد ، حتی پشیمان است که می داند این کار درستی بود.

این امر باعث می شود سوپرمن به عنوان نماد ابرقهرمان حقیقت و عدالت رشد کند که می داند هرگز مرتکب یکسان نمی شود.

بسیاری نیز فراموش می کنند که سوپرمن در فیلم مشهور 1980 ، SUPERMAN II ، زندگی زود و همراهانش را نیز پایان می دهد ، اما به روشی ظریف تر اگرچه به نظر من بی رحمانه تر است ... بنابراین انتقاد نکنید که انتقاد کنید.

[پایان اسپویلر]

حکم نهایی
Man of Steel دید جدیدی از ریشه های سوپرمن به ما می بخشد ، یک چشم انداز واقعاً دیدنی و برنامه ریزی شده ، زیرا با وجود اینکه یک نوآوری از اصل دور نیست ، باید در نظر داشته باشیم که این یک اقتباسی برای دوران ماست ، از آنجا که آنها مجبورند داستانی را خلق کنند که در سال 1933 ایجاد شده و آن را با زمانهای ما تطبیق دهند ، که شامل ذائقه مخاطب فعلی است ، زیرا بیایید با آن روبرو شویم ، آنها دیگر نمی توانند در ما نشان دهند سوپرمن در حال بالا بردن یک اتومبیل هنگامی که حتی او را دیده ایم که ساختمان هایی را در آسمان بلند کند نشان می دهد. یا جزیره ای کامل ، بنابراین مانند آن ، آنها باید تغییراتی ایجاد کنند که ما را تحت تأثیر قرار دهد ، چیزی که به طور فزاینده ای دشوار است و چیزی است که آنها با این فیلم به دست آورده اند.

و نه تنها اقتباس یا توطئه ای که آنها به ما می دهند قابل تحسین است ، بلکه در این فیلم ما یک اجرا و بازیگران باشکوه نیز داریم که دارای جلوه های بصری وحشیانه و موسیقی متن است که باعث می شود موهای شما در آخر بماند.

نتیجه گیری
Man of Steel اقتباسی از بزرگترین ابرقهرمان جهان را در بینایی که تاکنون نشان داده نشده است ، به ما ارائه می دهد ، بازیگری عالی را در نقش های خود ارائه می دهد و جلوه های ویژه ای فوق العاده را به ما می دهد که همراه با موسیقی متن فیلم در اوج سوپرمن است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۸ ، ۰۰:۲۷
fiter good

پس از چهارده سال انتظار ، که به زودی گفته می شود ، پیکسار ادامه آن فیلم فوق العاده ابرقهرمانی فوق العاده را که ما را فریب داده و ما را در آن سالهای دور از سال 2004 مسحور می کند ، به ما می بخشد و پیش می برد که Incredibles 2 جانشین شایسته ای برای اولین بار است و در برد که برد ، معروف به کارگردانی فصل های گاه به گاه The Simpsons ، The Iron Giant ، Mission Impossible: Ghost Protocol و Tomorrowland . در این فیلم وی مسئول ترین است ، زیرا توسط وی نوشته و کارگردانی شده است.

پیکسار ، همانطور که می دانید متعلق به دیزنی است ، و دیزنی کاملاً می داند که ابرقهرمانان در مد هستند. فیلم های او بر اساس جهان مارول برای خودش صحبت می کنند و درآمد خود را در گیشه می گذارند ، بنابراین زمان بهتری برای شروع The Incredibles 2 از اکنون وجود ندارد ، و آن ابرقهرمانان را که قبلاً فراموش شده به نظر می رسند ، زنده می کند.

 

زندگی سوپرها
قبل از ادامه اینکه نشان دهید که این تحلیل کاملاً اسپویلر است ، بنابراین اگر هنوز فیلم را ندیده اید ، آرام باشید ، می توانید بدون هیچ ترسی از کشیدن نوار ، آن را بخوانید.

Incredibles 2 درست از انتهای قسمت اول شروع می شود ، بنابراین اگر اخیراً آن را ندارید ، ایده آل قبل از دیدن این دنباله این خواهد بود که حداقل با پایان بخش اول خود در حافظه بروید.

فیلم با رویارویی این خانواده قهرمان علیه Undercutter آغاز می شود ، (بله ، آن کسی که در انتهای اولی ظاهر می شود که شبیه یک خال است) ، که در آن آنها خیلی بد می گذارند ، چه در تلاش برای متوقف کردن آن و چه توسط دولتی که هنوز آن را نمی بیند. با نگاه خوب به ساکنان خود با توانایی ها ، و مانند قسمت اول خود ، ابرقهرمانان توسط جامعه ای که فقط در جایی می رود که مشکلات بیش از راه حل ها را ببیند ، محروم هستند.

بنابراین پیشینه فیلم همان است که در مقدمات آن ، جایی که آقای باور نکردنی می خواست قهرمان شود که همه تحسین می کردند ، این بار هم همین است ، گرچه با تفاوت های ظریف ، از همان روشی که می خواهیم در آن ببینیم اقدام در این زمان است Elastigirl ، یعنی همسرش، در نتیجه ترک همزاد از آقای باور نکردنی، باب پار ، مراقبت از خانه و فرزندان منحصر به فرد آن، نوجوان بنفش ، بی قرار داش و بازی جک جک ، که دومی آن است که بیش از یکبار باعث خنده شما می شود ، برای من بهترین فیلم بدون شک است.

این فیلم به سه بخش تقسیم می شود ، اکشن و فتنه در بخشی از سکانس های الاستیگیرل ، کمدی توسط باب پار در تلاش است که یک پدر نمونه باشد و به این ترتیب مشکلات عادی خانوادگی و یک جک جک را که در حال کشف قدرت هایش است ، می بیند. . و سرانجام درگیری ، جایی که ما قسمت هایی از اکشن و کمدی را در کنار هم خواهیم دید تا به شرور فیلم که به آن Raptapantallas گفته می شود پایان دهد و پایان خیلی خوبی بدهد و بیننده را رها کند که بخواهد نمایش را تمام نکند.

برد برد موفق شده است برای مکالمات و صحنه هایی که دیده می شود داستانی مداوم بنویسید ، که من بیشتر برای بزرگسالان می بینم ، زیرا کسانی که پدر و مادر هستند با هلن و به ویژه با باب پارار در بخش هایی از قسمت احساس می کنند. نوار با مشکلات خانوادگی معمولی.

قدرت های فوق العاده در دهه 60
در سال 2004 فیلم اول را دیدیم و یک انیمیشن رایانه ای داشتیم که برای سال برترش خیلی بد نبود اما باید گفت که خیلی خوب پیری نکرده است ، این بار دقیقاً همین اتفاق می افتد.

انیمیشن ساخته شده برای The Incredibles 2 یکی از بهترین ها نمی شود ، آنها آن دهه های 60 را که در آن قرار دارد ، بسیار خوب بازی می کنند و اگرچه صحیح است ، اما بخش هایی بیشتر از سایرین به خصوص در قسمت Elastigirl وجود دارند ، سطح دقیق تر جزئیات و سایر قسمت های فیلم ساده تر به نظر می رسند ، گویی عجله کرده اند.

پیکسار در سایر فیلم ها ، پایان انیمیشن بهتری را نشان داده است ، نه چندان دور COCO ، با سطح جزئیات و انیمیشن به مراتب برتر از The Incredibles 2 ، اگرچه این امر مانع یا خراب کردن داستان نیست ، اگر آنها می گویند که می توانستند چیزهای زیادی را ارائه دهند. بیشتر

موسیقی SUPER HERÓICA از 60
با توجه به بخش صدا مایکل جیچچینو ، آهنگساز موسیقی متن فیلم های بسیار تکراری توسط پیکسار ، او قبلاً این کار را در UP ، Zootropolis و سابق به نام COCO انجام داده است. این بار او یک کار عالی انجام داده و صحنه ها را هیجان انگیز تر ، حماسی و پر از زندگی می کند.

مایکل جیچچینو وزن خود را در دنیای سینما بدست آورد و در اینجا دوباره استعداد عالی خود را نشان داد.

نتیجه گیری
Incredibles 2 دنباله عالی است که وقف عمل ، فتنه و کمدی بیشتر از سلف خود است. صحنه های جک جک به یاد ماندنی است ، آنها باعث می شوند این شخصیت یک سوراخ در قلب شما کسب کند. موسیقی متن فیلم خیلی عقب نیست ، آنها به نوار اضافه می کنند. تنها چیز بد انیمیشن آن است که فکر می کنم می توانست خیلی بهتر باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۸ ، ۰۰:۲۶
fiter good

گای ریچی سریال های تلویزیونی دهه 1960 را به روی پرده بزرگ می برد ، عملیات UNCLE با هنری کاویل و آرمی هامر که جاسوسان رقیب و با آلیشیا وایکاندر جذاب و شعله ور بازی می کنند . تنظیم شده در طول جنگ سرد و متحرک با سناریوهای اغوا کننده و بازیگران جذاب ، این دارنده مشتاق حق رای دادن برادران وارنر همه چیز را دارد.

باید بگویم که من در کودکی سریال اصلی " مرد از UNCLE " را ندیده بودم ، و بنابراین فیلم ساخته شده برای تلویزیون که باعث شد رابرت وون و دیوید مک کالوم دوباره بازی کنند ، نقشهایشان را در این سریال بیش از سی تکرار کردند. سالها این مسئله برای بزرگ شدن من در دهه 90 در موقعیت عجیبی قرار می گیرد من خودم را مطلع کردم و بعد از دیدن آن در سینما از آن سؤال کردم ، اما نداشتن مرجع این سریال ، به من این امکان را می داد که از این فیلم منظره تری داشته باشم.

سازگاری یک برنامه تلویزیونی با صفحه بزرگ ، و برنامه ای مانند "مرد از UNCLE" ، جایی که سیاست و روایت ها در ایدئولوژی جنگ سرد خیس نمی شوند ، کار ساده ای نیست. برخی از آنها برای مدرن کردن نمایش الهام می گیرند و آن را به یک راه اندازی مجدد سخت تر تبدیل می کنند ، دقیقاً مثل سری Mission: Impossibleاین حماسه مداوم است. در حالی که این تاکتیک کار می کند ، اگر می دانید چگونه از آن استفاده کنید ، هیچ مشکلی در نگه داشتن داستان در دوره اصلی آن وجود ندارد ، این همان کاری است که گوی ریچی با اقتباس فیلم خود از حق رای دادن جاسوسی کلاسیک انجام می دهد. این یکی از تصمیمات بسیار هوشمندانه ای است که ریچی برای بهره‌گیری از نقاط قوت خود گرفته است و بخش بزرگی از آنچه عملیات UNCLE را یکی از با طراوت ترین و سرگرم کننده ترین فیلم های ژانر قرار داده است.

 

تاریخ چیست؟
با گرم شدن جنگ جهانی دوم و گرم شدن مسابقه تسلیحات جنگ ، ناپلئون سولو (هنری کاویل) ، یک عامل آمریکایی سیا و ایلیلا کوریاکین (آرمی همر) ، یک عامل KGB ، توسط روسای مربوطه مجبور می شوند جاسوسی برای تشکیل تیم. ماموریت وی کمک به گبی (آلیشیا ویکاندر) ، دختر دانشمند سابق نازی است ، که با ایده آل های نازی ، الکساندر (لوکا کالوانی) و ویکتوریا (الیزابت دبیکی) وینشیگورا در ساخت و فروش بمب اتمی به یک زوج ثروتمند کمک می کند. . اگر آنها بتوانند مزاج ، میل جنسی و انگشتان خود را کنترل کنند ، می توانند جهان را نجات دهند.

[هشدار: این تجزیه و تحلیل ممکن است حاوی اسپویلرهای احتمالی باشد]

جزئیات MISSION
گای ریچی (کارگردان و نویسنده) تصمیم گرفته بود برای این فیلم داستانی مبدا بسازد ، زیرا سریال های تلویزیونی هرگز اطلاعاتی در مورد سولو یا کوریاکین ارائه نمی دادند ، و به همین ترتیب چقدر به آنها پیوستند و شروع به کار برای سازمان کردند. فقط به عنوان UNCLE شناخته شده است.

کاویل به نظر می رسد که برای بازی در نقش سولو به دنیا آمده است. علاوه بر داشتن بدنی که به طرز شگفت انگیزی لباسهای مناسب خود را پر می کند (بدون شک بخشی از کارهای او در مورد " مرد فولاد"") ، یک حس خوش ذوق و طنز را بیان می کند. به عنوان سولو ، او به طور مداوم حس اعتماد به نفس تقریبا تحریک آمیز را به وجود می آورد که با استکبار هم مرز است ، اما همیشه موفق می شود زیرا او شیطان پرست است ، حتی وقتی که شانس در برابر او آشکار است. از طرف دیگر ، چکش کاملاً مرد بی ادب است. او به روشنی طراحی شده است تا نقش این شخصیت روسی را به روشی استوایی و احتمالاً کلیشه ای بازی کند. شاید این فقط به معنای دهه 60 شکل گرفته باشد که چگونه روس ها در سینمای آمریکا در آن روز تصویر می شدند. در هر صورت ، هامر بسیار خوب عمل کرد ، که به طرز شگفت انگیزی در برابر عملکرد تقریباً متکبرانه کاویل کار کرد.

با این حال ، ستاره واقعی این فیلم گای ریچی است. او تمام تلاش خود را کرد تا فیلمی بسازد که به نظر می رسد به راحتی می تواند از دهه 60 بیرون بیاید ، با شروع از یک صحنه اعتباری بسیار پیچیده که ظاهراً می توانست از هر فیلمی از آن زمان باشد ، به موسیقی بسیار جوی که وجود داشت. به زیبایی توسط دانیل پمبرتون ساخته شده استکارهای قبلی او عمدتاً در تلویزیون بود. در اینجا ما موسیقی را برای هر صحنه ارائه می دهیم که کاملاً سازگار است ، نه تنها با صحنه ، بلکه با آن دوره بی نظیر. سرانجام ، نمی توان به ارزش های تولیدی این فیلم اعتقاد داشت. گرفتن یک دوره زمانی کاملاً آسان نیست ، اما با کمال انجام شد. از میان مجموعه ها ، لباس ها و لوازم جانبی ، من واقعاً احساس می کردم به گذشته منتقل شده ام ، اما به لطف این فیلم ، به وضوح فراموش نشده است.

این فیلم مملو از سکانس های اکشن است که بار دیگر ادای احترام به سینمای زمان می کنند. برش ها و صفحه های تقسیم شده به توضیح نقاط مختلف دید در همان زمان کمک می کند ، که داستان را بدون دردسر پیش می برد. همچنین پیچ و تاب و غافلگیری وجود دارد ، برخی فوراً فاش شدند ، برخی دیگر از طریق فلاش بک به موقع ، که مخاطب را به طور کامل درگیر نگه می دارد. طنز ، در بیشتر مواقع ، به طرز شگفت انگیزی خشک است ، اما صحنه ای وجود داشت ، که به طرز شگفت انگیزی توسط سیلوستر گروت انجام شدمانند رودی تالر ، که از یک سرگرم کننده شروع می شود و سپس در سرزمین هیستریا به پایان می رسد. در شرایط عادی ، این صحنه بسیار خطرناک خواهد بود ، اما از طریق عملکرد گروت و همچنین نمایش کاویل و هامر چیزی را به ما دادند که باعث شد کل مخاطب به معنای واقعی کلمه با خندیدن فریاد بزنند.

ژست و حضور هنری کاویل بلافاصله مرا اسیر کرده و مرا به برنامه های جاسوسی که قبلاً به عنوان کودکی مثل رمینگتون استیل یا فیلم های پیچیده جیمز باندز توسط راجر مور و شان کانرنی تماشا می کردم برمی گرداند. در صدا و عملکرد او لمس شوخ طبعی وجود دارد که علاوه بر جذابیت وی ، او را به شخصیتی شایان ستایش تبدیل می کند. در ابتدا ، او متکبر به نظر می رسد ، اما هرچه فیلم آشکار می شود ، می آموزیم که او فقط لذت و دلچا ویتا را دوست دارد ، او به اندازه یک روباه و به اندازه کبوتر نرم است ، اما با قلب بزرگ.

آرمی هامر در عملکرد جاسوسی روسی اش بسیار اصیل و اصیل است. البته شخصیت او با چهره و مدل موهای کودک معصومش و آن انرژی عظیم جاسوسی روسی عضلانی کاملاً مناسب است. مخلوط شدن از شخصیت آسیب پذیر شیرین او و انرژی انهدام ناپذیر او نیز جذاب است. سرانجام با گذشته او بیشتر آشنا می شویم و باعث می شود که ما (مخاطب) به او اهمیت دهیم و او را حتی بیشتر دوست داشته باشیم. نمادگرایی ساعت پدرش ، آغاز فیلم را با پایان پیوند می دهد. در ابتدا ، شخصیت او نوعی جاسوسی "terminator-ish" را به یاد می آورد ، اما از طریق رقابت او و بعداً همکاری اجباری وی با سولو (هنری کاویل) و گبی (آلیشیا ویکاندر) است که بشریت او در تکامل می یابد. و ما می آموزیم که او نیز زیر مشت آهنین قلب بزرگ دارد.

آلیشیا ویکاندر با شخصیت های خود در فیلم Seventh Son و Ex-Machina عملکرد بسیار خوبی را رقم زد. اکنون او را در اینجا می بینیم ، یک گل سرخ شده در بین خارهای فولادی دیده می شود. آلیشیا ، مانند گبی ، تعادل و تضاد را به همراه می آورد ، یک زن جوان پرشور که بعداً در این فیلم بی گناه به نظر می رسد ، وقتی متوجه می شویم که او واقعاً کیست ، ما را شگفت زده می کند. اما شخصیت او ، شیرین ، انفجاری و لطیف ، او را به یک شریک عالی برای سه گانه تبدیل می کند. او نرمی را در شخصیت Armie Hammer به ارمغان می آورد ، به او می آموزد که انسانی تر باشد. و البته او می آموزد که فرد بهتری هم باشد. مد اولی که او در طول فیلم از آن استفاده می کند نیز نفیس است.

و چه در مورد هاو گرانت؟ جذابیت و خرد بالایی او ، با حس تحسین برانگیز خود از طنز بریتانیایی ، او را به تماشای کاملاً شایان ستایش تبدیل می کند. او سرپرست این تیم نوپا جنجالی است.

این سینماتوگرافی ادای احترام به برنامه های تلویزیونی جاسوسی دهه 60-70 ، کاملاً و متناقض با طراوت ، در مقایسه با سایر فیلم های جاسوسی / اکشن سالهای اخیر. من عاشق این هستم که این فیلم در سال 1963 اتفاق می افتد ، بنابراین این عمل کمتر به وسایل با تکنولوژی بالا و بیشتر به هوش ، غریزه و توانایی های انسانی بستگی دارد .

لایه های مهیج زیادی برای این فیلم وجود دارد ، ما یک عاشقانه تحریک آمیز داریم ، تاریخ وجود دارد ، یک کوکتل به زبان های خارجی (که به نظر من تحریک کننده و جذاب است) و همه مراحل اروپا شادی دیدن آنها است. زبان خارجی که توسط بازیگران صحبت می شود ، داستان را جذاب تر می کند. علاوه بر این ، من با آن طنز ظریف و پیچیده خندیدم و خندیدم. من آن لمس را دوست داشتم

و موسیقی؟ برای من موسیقی متن دانیل پمبرتون چیزی است که این فیلم را تمام می کند و آن را می پوشاند. من عاشق آن شدم و گوش نکردم. من عشقم را به جاز نرم و ریتم آمریکای لاتین دوباره کشف کردم. صحنه مورد علاقه من ، که هر بار خاطرات خوبی از تماشای این فیلم دارم ، دوباره و دوباره آن را در ذهنم تکرار می کنم. فیلم " گریه به من " سلیمان بورک به دخترک اهل آلمان شرقی می دهد که با لباس های جدی و لباس های عینک آفتابی در چنین لباسهایی در حال رقصیدن است. موسیقی متن فیلم قطعاً عاشقانه است و مطمئناً باعث می شود کسی به اندازه من عاشق این فیلم شود. قلبم هر وقت فیلم تمام می شود کمی غرق می شود و نینا سیمون آن را با اعتبار می بندد.

خشونت تحت کنترل است. فقط خون می ریزد و لمس می کند. این اکثراً سبک مبارزات کشتی جسمی است ، بدون فساد و خونریزی جراحی فیلمهای اخیر. احساس انزجار و آشفتگی نمی کردم. فقط یک صحنه خنک کننده وجود دارد ، مربوط به شکنجه های جنگ جهانی دوم ، اما با این وجود ، خشونت محدود شده است.

در پایان ، پس از همه اقدامات و دستاوردهای قهرمانانه ، آنهایی که در کنار عدالت هستند برتری دارند. من فقط نمی خواستم فیلم تمام شود! در صحنه آخر متقاعد شدم که این شخصیت ها برای ماندن در اینجا هستند. من برای UNCLE 2 آماده ام! در ضمن حداقل 10 بار دیگر این فیلم را تماشا خواهم کرد.

گزارش نهایی
عملیات UNCLE شاهکاری است که کلیه نیازها ، موسیقی متن فیلم با کیفیت ، فیلمنامه عالی ، عملکرد تماشایی را برآورده می کند و صددرصد اعتیاد آور است. از این گذشته ، تلاش ریچی برای زنده کردن داستان شرلوک موفقیت بزرگی بود. دو فیلم که در صورت وجود نقص های زیادی در آنها پیدا نمی شود. بار دیگر ریچی فیلمی ساخته است که می توانم بار دیگر و دوباره آن را ببینم و از آن لذت ببرم. دهه 1960 دوره مورد علاقه من است و با توجه به اینکه خیلی متعصبانه هستم می توانم برای شما تعریف کنم که پیدا کردن یک فیلم خوب که حاوی تمام جوانب قرن بیستم باشد از جمله جاسوسی ، جنسیت ، لباس ، موسیقی و مجموعه ای از بهترین ماشینهای اسپرت تاریخ دشوار است. .

اگر مجبورم آن را جمع بندی کنم ، می گویم عملیات UNCLE سینمای خالص دهه 60 است که در قرن 21 ساخته شده است.

نتیجه گیری
عملیات UNCLE شاهکاری است که کلیه نیازها ، موسیقی متن فیلم با کیفیت ، فیلمنامه عالی ، عملکرد تماشایی را برآورده می کند و صددرصد اعتیاد آور است. سینمای خالص دهه 60 ساخته شده در قرن بیست و یکم.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۸ ، ۰۰:۲۵
fiter good